کارآفرینی(Entrepreneurship):
کارآفرینی، فرآیند خلق ارزش از خلاقیت است. در کارآفرینی حتماْ باید یک ارزش افزوده ایجاد شود که این ایجاد ارزش، مبتنی بر خلاقیت است. به عبارت دیگر کارآفرین باید خلاقیت داشته باشد و بتواند خلاقیت خود را تبدیل به یک کالا یا خدمت با ارزش کند.
به طور خلاصه کار آفرین شخصی است که با توجه به قابلیت های ذاتی و آموزش های دریافتی و تجربیات گذشته خود می تواند با ایجاد نوآوری در یکی از اجزای یک مدل کسب و کار و یا محصول یا خدمت به خلق و توسعه و تجاری سازی یک ارزش بپردازد.
این ارزش منجر به برطرف کردن نیاز و یا مشکل و یا خواستی از گروهی از مشتریان بازار هدف می شوند.
کسب
معمولا اگر این مشکل :
۱- متعلق به گروه زیادی از مردم باشد. ( ترافیک در شهر های بزرگ )
۲- مربوط به مسائل زیست محیطی باشد.
۳- مربوط به بهبود زندگی مردم باشد. ( کاهش فقر در آفریقا یا ایجاد فرصت های خلق پول در کشور های در حال توسعه )
۴- هزینه تولید کالائی حیاتی و یا عمومی را کاهش دهد. ( آغوش گرم )
و یا سود حاصل از شرکتها در مواردی مانند بالا هزینه شود و یا بین سهام داران و ذینفعان تقسیم نشده و برای اهداف و یا توسعه سازمان هزینه شود،
کارآفرینی اجتماعی معنا پیدا میکند.
کار آفرینی اجتماعی(Social Entrepreneurship):
کارآفرینی اجتماعی فرآیند دنبال کردن راه حل های خلاقانه برای مسائل اجتماعی است. به طور ویژه، کارآفرینان اجتماعی، ماموریتی برای خلق و نگهداری ارزش های اجتماعی در خود احساس می کنند و خروجی کار آنها ممکن است در طیف متنوعی از سازمان ها باشد.
کارآفرینان در تعریف رایج و سنتی دنیای کسب و کار، عملکرد خود را در خلق سود و بازگشت آن اندازه گیری می کنند، ولی کارآفرینان اجتماعی علاوه بر این، اثرگذاری مثبت در جامعه را نیز مد نظر دارند.
کارآفرینی اجتماعی اغلب اهداف گسترده در زمینه های اجتماعی، محیط زیستی و فرهنگی دنبال می کند و اغلب با بخش داوطلبانه و غیرانتفاعی در ارتباط و همکاری است.
ویژگیهای کارآفرینی
کارآفرین جذب موارد نیمه مطلوب میشود. فرصتی که در این موارد پنهان شده را میبیند و از آن برای ایجاد راهی تازه، محصول یا سرویسی جدید یا فرآیندی نو استفاده میکند. عاملی که کمک میکند کارآفرین بتواند این فرصتها را ببیند و از آن به عنوان شرایطی برای خلق چیزی جدید استفاده کند، تحمل سختیها و ناسازگاریهاست. ریشهی این تحمل در داشتن مجموعهای از خصلتها مانند خلاقیت، اقدام مستقیم، شجاعت، پایداری و قدرت الهام گرفتن است. داشتن این خصلتها اساس روندی است که منجر به ابداع چیزی میشود.
عاملی باعث الهام بخشیدن به کارآفرین میشود تا شرایط نامطلوب را تغییر دهد. جلوگیری و ناامید کردن او یا کسانی که با او احساس همدلی میکنند، میتواند عامل انگیزشی برای کارآفرین باشد. گاهی اوقات کارآفرین چنان به فرصتی که برای تغییر میبیند میچسبد و حرارت و شور بالایی نشان میدهد که این امر منجر به خراب کردن زندگی شخصیاش میشود. به عنوان مثال در مورد زندگی شخصی امیدیار، بنیانگزار eBay که شریک زندگیاش او را ترک کرد.
کارآفرین خلاقانه فکر میکند و چیزهای جدیدی را ارائه میکند که به طور چشمگیری چیزهای موجود را کنار میزند. کارآفرین تلاش نمیکند تا با تغییراتی اندک و بهینه کردن سیستم فعلی کاری را انجام دهد، بلکه به جای آن یک راه کاملا جدید را برای حل مشکلات پیدا میکند. امیدیار و اسکال فروش گاراژی را بهینه نکردند. جابز و وازنیاک الگوریتمها را بهبود ندادند تا سرعت توسعهی نرمافزار خاصی را بالا ببرند. اسمیت نیامد راهی برای حمل موثرتر اجناس به سبک شرکتهای مرسوم حمل کالای آن دوران ایجاد کند. هر کدام از این افراد راهی کاملا جدید و خلاقانه برای غلبه بر مشکلات پیش رو به وجود آورد.
وقتی مشاهدهی فرصت و شرایط موجود راهی جدید را به کارآفرین الهام کرد، او مستقیما وارد عمل میشود. کارآفرین به جای اینکه منتظر دیگران باشد تا مداخله کنند یا کسی بیاید مشکل را حل کند، خودش مستقیما با خلق سرویس یا محصول و پذیرش ریسک آن وارد عمل میشود. جابز و وازنیاک در مخالفت با پردازندهی مرکزی کمپین راه نینداختند یا مردم را به سرنگونی فناوری اطلاعات تشویق نکردند. آنها کامپیوتری شخصی اختراع کردند که به کاربران کمک میکرد از شر پردازندهی مرکزی خلاص شوند. «آن مور» کتابی ننوشت تا در آن به مادران بگوید چگونه در زمان کم کار بیشتری را انجام دهند. او آغوشیِ نوزاد را به وجود آورد تا والدین بتوانند نوزادان خود را حمل کنند و در عین حال دو دستشان خالی باشد تا به کارهای دیگر رسیدگی کنند. البته کارآفرینان مجبورند از تاثیر دیگران استفاده کنند. اول سرمایهگذاران که میتوانند از دوستان یا خانواده باشند، سپس همتیمیها و کارکنان تا بیایند و با آنها کار کنند و در نهایت مشتری به منظور خریداری ایدهها و ابداعات. این موضوع با موضوع تعهد کارآفرین بر اقدام مستقیم متفاوت است.
کارآفرینان در روند ابداع از خود شجاعت نشان میدهند. ریسکها را میپذیرند و بارها با شکست رو در رو میشوند. اغلب باید ریسکهای بزرگی کنند و کارهایی را انجام دهند که از نظر دیگران غیرممکن میآید. به عنوان مثال اسمیت خودش و دنیا را قانع کرد که به خدمت گرفتن هواپیماهای جت، فرودگاههای بزرگ و مرکز دستهبندی در شهر ممفیس برای حمل کالا امری منطقی است. او نسل بعدی حمل و تحویل کالا را پایهریزی کرد که در آن بسته تا زمان تحویل، FedEx را ترک نمیکرد. او زمانی این کارها را انجام داد که رقبای او از کامیون و سیستم تحویل منطقهای استفاده میکردند و استفاده از فرودگاه و ناوگان هوایی به ذهنشان خطور نمیکرد.
سرانجام کارآفرینان از خودشان شکیبایی به خرج میدادند تا زمانی که ایدههای خلاقانهی آنها به ثمر بنشیند و مورد پذیرش بازار قرار گیرد. هیچ کارآفرینی بدون مواجهه با شکست و مشکلات موفق نمیشود. آنها باید در مقابل چالشها و دستاندازها راههایی خلاقانه بیابند تا بتوانند از آنها عبور کنند. مثلا اسمیت باید سرمایهگذاران را متقاعد میکرد که FedEx سرانجام به چنان درآمدی میرسد که میتواند هزینههای هواپیما، کامیون، فرودگاه و سیستم ارتباطی را پوشش میدهد. FedEx نیز باید پیش از رسیدن به تراز مالی مثبت، صدها میلیون دلار هزینه را تحمل میکرد. این امر بدون وجود یک کارآفرین متعهد و صبور امکانپذیر نبود.
Visits: 77
ارسال نظر