امکان

نسل های کنونی مشغول در سازمان شما همان نسل های قبلی نیستند. در اینجا چیزهایی که امروزه باید بدانید را به شما می گوییم. مطالعات نسلی در حدود یک دهه است که در جریان است. بسیاری از ما نسل ها را بر اساس لیست قدیمی توانایی ها دسته بندی می کردیم. در ادامه با امکان همراه باشید.

نسل هزاره؟ بازخوردهای زیادی دارند. نسل پیش از جنگ جهانی؟ از تلفن زیاد استفاده می کنند.

و این دسته بندی تا کنون جواب می داد.

امروزه نسل گروه های کاری با سرعتی باورنکردنی تغییر می کنند. (پیش از آنکه شما بتوانید بگویید “گروه جمعیتی” تغییر می کنند)

در وهله ی اول، نسل هزاره دیگر گروه تازه وارد نیستند. آنها بزرگترین نسل مشغول به کارند که جای پای خود را محکم کرده و باتجربه شده اند. واقعیتی که بسیاری آن را نادیده می گیرند. در عین حال که در هر هفت ثانیه یک نفر از نسل پیش از جنگ جهانی (قدیمی) بازنشسته می شود، سالانه 4.5 میلیون نفر از نسل Z (مثل نسل حاشیه ای، نسل موسسان و نسل میهنی ) فارغ التحصیل شده و به استخدام شرکت ها در می آیند.

در سال 2020:

• 13 میلیون نفر دیگر از نسل قدیمی بازنشسته شدند.
• 50% از کارکنان از نسل هزاره خواهند بود.
• ژن ایکس موقعیت C را به دست آورده است.
• سی میلیون نفر از نسل Z به نیروی کار اضافه شده است.

و بالاتر از همه، نسل های جوان به صورت فزاینده ای صاحب مناصب شغلی می شوند. تسلط به تکنولوژی سکوی پرتاب نسل هزاره می شود و عدم تسلط به تکنولوژی، نسل های قدیمی را در رده های پایین شغلی نگه می دارد. یک سوم از ما برای فردی جوانتر کار می کنیم و این مقدار همین طور افزایش می یابد.

زمانی که فرهنگ ها با هم برخورد می کنند

با تغییر نسل ها، فرهنگ کاری سنتی نسل های قدیمی از بین می رود. و روش های نسل هزاره برای پیشبرد کارها مسلط می شود. در این محیط، به وجود آمدن تعارض اجتناب ناپذیر است.

این درسی بود که یکی از مشتریانم که وی را هانا می نامیم در شروع کارش آموخت. در ابتدا، کارفرما به وی یک فضای اداری مجانی داد و هانا افراد تیمش را به آنجا منتقل کرد.

اما فضای دفتر سنتی هرگز برای تیمی که بیشتر افرادش از نسل هزاره هستند کارامد نیست.  از آنجا که دفتر قدیمی، سرعت و نوآوری تیم را کاهش داده بود هانا تیم را به یک مرکز همکاری مشترک منتقل کرد. تیم از این ایده بسیار استقبال کردند اما کارفرما چندان راضی نبود.

از دید کارفرما ، وی به هانا یک دفتر زیبا  والبته مجانی داده است. هانا سعی کرد توضیح دهد که تیمش چگونه کار می  کنند _ آنها در تمام ساعات و اغلب اوقات در خانه مشغول کارند و با هم همکاری می کنند – اما این کار فقط باعث بدتر شدن وضعیت شد.

این یک تضاد نسلی بود. کارفرمای هانا فردی از نسل قدیمی بود. گروه وی از نسل هزاره بودند. هانا که از نسل X بود می خواست که کار پیش برود و مثل همه ی نسل X ها در همه جا، مجبور بود که  میان نسل قدیمی و نسل هزاره نقش واسطه را ایفا کند.

کسب و کارهای کوچک به طور ویژه از این نوع تعارضات ضربه می خورند. یک اختلاف کوچک بین نسل X  ِ “بگیر و انجامش بده” و نسل قدیمی ِ فرایند محور، بدون نقش حائل یک گروه بزرگ، باعث ایجاد اختلالات بیشتر می شود. کسب و کارهای کوچک واقعا نمی توانند از پس گسست نسل ها بر بیایند.

یک نقطه ی اوج

ارتباط هانا یک نمونه ی خوب از چیزی است که من در مشاوره هایم می بینم. وقتی گروه ها با نسل های متفاوت به بن بست می رسند، تمام سازمان می تواند در معرض خطر قرار گیرد. طی سال های گذشته، من به افزایش نسبی شدت تعارض های نسلی پی بردم.

به همین دلیل تصمیم گرفتم که تصویری جدید و به روز از چگونگی ارتباط واقعی نسل ها به کارها در دنیای کنونی را ارائه دهم. من بر روی 1100 نفر از کارکنان از چهار نسل مختلف مطالعه کرده  و گزارشی تهیه کردم.

سه واقعیت در وهله ی اول مشخص شد:

• نسل X نسلی هستند که بزرگترین چالششان کار با نسل هزاره است.
• فرهنگ محیط کار مبتنی بر نسل قدیم در حال حذف شدن است، البته این حذف شدن  بدون کشمکش اتفاق نمی افتد.
• نسل قدیمی و نسل هزاره به طرز شگفت انگیزی به هم شبیهند؛ البته جز در مورد تکنولوژی

این به طور بالقوه یک دستورالعمل برای تعارض، سوءتفاهم، استعفا و بهره وری پایین است. اما اگر شما متوجه شوید که چه خبر است و گام های اولیه را بردارید هیچ کدام از این اتفاقات نمی افتد. در ادامه چگونگی این کار را تشریح می کنیم.

به نسل X توجه کنید

به عبارت دیگر از توجه بیش از اندازه به نسل هزاره دست بردارید و بر روی سنگ بنای گروهتان، نسل X تمرکز کنید. این گروه بسیار کلیدی هستند و به صورت مستقل بزرگ شده اند. اگر یکی از اعضای گروه شما یک کله شق تنها است که کارها را هر جور شده به سرانجام می رساند، وی احتمالا یک X است.

تحقیقات من نشان دهنده ی یک همخوانی ناپایدار میان نسل X متکی به خود و نسل هزاره و نسل قدیمی ارتباطی است. چرا نسل X جدا افتاده است؟ سبک ارتباطی بخشی از دلیل است. به عنوان یک قانون، X ها وقت خود را هدر نمی دهند که در دل کسی جا باز کنند و مهربان به نظر برسند.

این کار را بکنید: X  ها با وسایل دیجیتال را می شناسند و دهه ها تجربه ی کاری دارند. مطمئن شوید که می دانید X ها از کارکنانشان چه می خواهند و مطمئن شوید که در حال رشد کردن هستند.

همچنین، مطمئن شوید که X ها جزیی از مناسبات ساختاری و منظم بده بستانی سازمانند. برای مثال چک کردن روزانه یا جلسات منظم طوفان مغزی (ایده دهی) می تواند آنها را از انزوا خارج کند.

از تعارضات اخلاقی کار بیرون بیایید.

اخلاقیات کار حوزه ی خطرناکی است که وقتی یک نسل از چگونگی کار کردن نسلی دیگر آگاه نیست مشکل ساز می شود. مشکل اصلی، تقریبا همیشه ساعت های کاری هستند.

سوال اصلی این است که “زمان من متعلق به چه کسی است؟” پاسخ سنتی این است که سازمان ساعت ها و دوره ها را مشخص می کند. جواب واقع بینانه این است که ” من انتظار دارم که حداقل طبق جدول زمانبندی من، ورودی های مشخصی داشته باشم”

این کار را بکنید: شرح شغل را دقیق تعریف کنید. با جزییات شرح دهید که در چه زمانی و در کجا کارها انجام می گیرند. هر نسل در مورد ساعت های کاری مفروضات متفاوتی دارد پس هیچ چیز را مبهم باقی نگذارید.

مشکل دوری از تکنولوژی را رفع کنید

یکی از نتایج شگفت انگیز تحقیق ما، نزدیکی زیاد نسل هزاره و نسل قدیمی بود. نسل قدیمی در 31 درصد از مواقع پاسخ های نسل هزاره محور را انتخاب کرده بودند و نسل هزاره در 30 درصد از مواقع پاسخ های نسل قدیمی محور را انتخاب کرده بودند. این یک همپوشانی قابل توجه است.

به وضوح نسل قدیمی و نسل هزاره می خواهند که با هم همکاری کنند. مشکل اصلی این است که آنها همیشه با هم ارتباط برقرار نمی کنند و دلیل اصلی این مشکل در اغلب موارد، وسایل دیجیتال است.

برای مثال کلمه  ی “حرف زدن” را در نظر بگیرید. برای نسل قدیمی این کلمه به معنی شنیدن صدای شما است. اما برای نسل هزاره، اس ام اس دادن هم حرف زدن است. اگر اختلافی ایجاد شود، نسل قدیمی بلا استفاده می شوند چرا که از تکنولوژی استفاده نمی کنند و نسل جدید از حلقه خارج می شوند چرا که برای مواجهه ی حضوری وقتی نمی گذارند.

این کار را بکنید: نسل قدیمی در فضای آنالوگ بزرگ شدند و نسل جدید در فضای دیجیتال. آنها به نوع متفاوتی از آموزش تکنولوژی نیاز دارند. برای نسل دیجیتال کارهای تجربی جواب می دهد اما نسل قدیمی نیازمند آموزش متنی و خطی هستند. مهارت های تکنولوژی نسل قدیمی را ارتقا دهید و نسل جدید را مجبورکنید که بر مشکل ترس از تلفن شان غلبه کنند و کار کردن چهره به چهره و حضوری را یاد بگیرند.

به مشکل هانا برمی گردیم. نخست وی با نتایج بهره وری قابل توجه تیمش در فضای جدید به کارفرما مراجعه کرد و در همین زمان از تیمش خواست که به دقت ساعت های کاری شان را یادداشت کرده و مدون کنند. او گفت: ” من دریافتم که باید نسل ها را با هم به سمت جلو حرکت دهم”

در حال حاضر کسب و کار او به انجام این کار وابسته است.

راه حل های تعارضات نسلی

به من زمان مناسب بده: به همه ی نسل ها این احساس را القا کنید که می توانند زمان خود را کنترل کنند. برای مثال با تیم های خودبرنامه ریزی، PTO به جای تنظیم روز های مرخصی و بیماری، تقسیم کار و نقش های پاره وقت

صدای من را بشنو: برای همه راه هایی را مشخص کنید که بتوانند پیشنهادات خود در مورد تصمیماتی که بر روی کارشان تاثیر می گذارد را ارائه کنند. مثلا با فروم های آنلاین، سالن های کنفرانس یا فرم های مخصوص. همه ی نسل ها نیاز دارند که صدایشان شنیده شود.

راهنماییم کن: مشاوره های دردسترس و دوطرفه را امتحان کنید. نسل هزاره به نسل قدیمی در زمینه ی تکنولوژی کمک می کند و نسل قدیمی در زمینه ی مهارت هایی مثل مذاکره و ارائه ی کار  به نسل هزاره کمک می کنند.

به این صورت بحث کنید: در زمینه ی انواع پیام هایی که از طریق اس ام اس، ایمیل، صفحات مشترک، تلفن، صفحه نمایش یا  حضوری قرار است منتقل شود با هم به توافق برسید. (“من دیر می رسم” از طریق اس ام اس، “من استعفا می دهم” از طریق ارتباط حضوری)

Visits: 55