چرا در کسب و کار خود به مشاور نیاز داریم؟ (قسمت اول)
دسته بندی: مدیریت

عموماً نزد مردم سراغ مشاور رفتن به زمانی موکول می شود که مشکلی خودنمایی کرده باشد و به همین علت برای حل برخی مشکلات دیگر کمکی از مشاور هم ساخته نیست و یا باید با صرف هزینه های زمانی و ریالی بسیار زیاد صنف یا سازمان را به جایگاه قبلی برگرداند. دقت کنید، جایگاه قبلی.

توانی که می توانست صرف ارتقاء و توسعه سازمان شود حالا باید صرف پاک کردن ایرادات و اشکالات و برگرداندن وضعیت به قبلی شود و این یعنی هدر رفت واضح سرمایه. اینکه در این مجال بخواهیم دلیل این دور باطل را بررسی نمائیم شاید مقدور نباشد اما میتوانیم به صورت اخص عدم استفاده از ظرفیت های مشاوره کسب و کار را مرور کنیم:

با سابقه ای که در مجموعه امکان وجود دارد و عزیزانی که برای اخذ خدمات مشاوره در زمینه های مختلف به ما مراجعه نموده اند می توان مراجعه کنندگان را در چند دسته تقسیم نمود:

  1. کسانی که قبل از شروع به کار طلب مشاوره می کنند.
  2. کسانی که در حین کار تفکرات توسعه ای خود را در زمینه های مختلف با مشاور در میان می گذارند.
  3. کسانی که در کسب و کار یا دیگر فعالیت های خود به یک مشکل برخورده اند و برای اخذ راهکار به مشاور مراجعه می کنند.
  4. کسانی که همه راهکارهای مدنظر خودشان را انجام و در عین عدم موفقیت به بن بست کامل رسید و به مشاور مراجعه می کنند.

این دسته بندی را در قسمت بعدی چرا به مشاور نیاز داریم بررسی خواهیم کرد. اما در قسمت اول با رویکرد ریشه یابی لزوم استفاده صاحبین کسب و کار از خدمات مشاوران در خدمت شما هستیم.

بخش اول (ویژگی مشاور)

نگاه کلی نگر و از بیرون به درون سیستم

اولین ویژگی مشاور نگاه کلی نگر و از بیرون به درون اوست، فرض کنید یک کسب و کار را راه اندازی کرده اید به مثال دانه ای که قرار است در خاک ریشه کرده و رشد کند، گاهی آنقدر تمرکز این دانه بر حفظ خود و همچنین استمرار رشد معطوف می گردد که دیگر از فرصت های مختلفی که توان استفاده از آن وجود دارد غافل است. این یک مثال بود. در کسب و کار هم عمدتاً همین گونه است. معمولاً مدیران آنقدر در مشکلات و پیشامدهای درونی سازمان خود غرق شده اند که فرصتی برای مرور فرصت ها، آنالیز رقبا و یا برنامه ای برای رشد و توسعه سازمان خود ندارند.

برای ما در مجموعه امکان که ارائه خدمات مشاوره در اهم کارهایمان است شنیدن دو جمله خیلی معمول شده است:

  1. این ها مد نظر خودمان بود ولی …
  2. این ها را خودمان هم میدانیم ولی …

معمولاً در جلسات بعد از شنیدن این جملات محوریت صحبت به یک آسیب شناسی بسیار مختصر هدایت می شود. اینکه بعد از این « ولی » چه جملاتی بیان می شوند بخشی از مشکلات سازمان را کاملاً شفاف خواهد کرد. مشکلاتی که شاید در نگاه اول اصلاً وجود نداشته اند و یا اینقدر با اهمیت نبوده اند. به وفور دیدارهایی با صاحبین کسب و کارهای مختلف داشته ایم که مهمترین مشکل سازمان خود را کاهش سطح فروش عنوان کرده اند اما بعد از مرور برخی مسائل متوجه شده اند که اصل مشکل جای دیگریست و نتایج آن خود را در کاهش فروش نشان داده است.

حضور مشاور می تواند یک دید جامع و از بیرون به داخل سازمان را خلق نماید.

وقتی از دوستان می پرسیم اگر می دانستید چرا انجام ندادید و اینکه اگر  مد نظرتان بوده چرا تا به حال برنامه ای برای اجرای ان نداشته اید؟ پاسخ ها خیلی متنوع می شوند. از مشکلات مالی موجود گرفته تا نبود وقت و امکانات…

اما در غالب موارد با کمی بررسی موشکافانه تر مشخص می شود که این گفته ها بهانه است و برخی از این «انجام ندادن» ها به عدم وجود برنامه و همچنین هدایتگر مناسب بر می گردد.

توان هدایت و رهبری اقدامات اجرایی

یکی دیگر از ویژگی های مشاور بعد از نگاه جامع او باید توان یکپارچه سازی و هدایت اقدامات جهت رسیدن به اهداف سازمان و حل مشکلات باشد.

در این دهه با حجم دانش آموختگان رشته ها و گرایش های مختلف علم مدیریت تعداد مشاورین نیز افزایش پیدا کرد. من به شخصه بیم دارم از روزی که تعداد مشاورین از تعداد کارفرمایان بیشتر شود، اتفاقی که در عرصه موسیقی افتاد. در وادی موسیقی وقتی امکانات خلق موسیقی، نرم افزارهای افکت گذاری صوتی، استودیوهای ضبط صدا و تنظیم بیشتر شدند متاسفانه شاعران هم خواستند از این قافله عقب نمانده و همراه این موج باشند و وقتی دیگر توان ارائه شعرهای فاخر و عمیق نبود سلیقه مخاطب را با شعرهای سخیف و سطح پایین تنزل دادند.

متاسفانه گاهی این اتفاق در جامعه مشاوران نیز رخ می دهد. افرادی خود را مشاور معرفی می نمایند و با ترفندهای مختلف نظر طرف مقابل خود را جلب نموده و فرای تعرفه ای که بابت مشاوره دریافت می نمایند فقط حرف هایی می زنند که فاقد توان اجرایی است و بیشتر در کتابها دیده می شود.
یک مشاور باید مضاف بر دانش، دارای بینش، تجربه موثر و بارها لمس مسایل و مشکلات کسب و کار باشد.

مشاور بادیگارد سازمان شماست

در مقاله ای در حوزه آی تی و با موضوع آنتی ویروس ها، این ابزار امنیتی را به بادیگارد تشبیه کرده بود، بادیگاردها بعد از فوت شخصی که از آن محافظت می کنند عملاً دیگر هویتی ندارند. آنتی ویروس هم قاعدتاً همینطور است وظیفه آنتی ویروس احیای یک سیستم مرده نیست بلکه محافظت از آن است پس باید قبل از ویروسی شدن سیستم به فکر نصب یک آنتی ویروس معتبر افتاد؛ فرآیند

مشاوره هم همینطور است؛ برخی همراهان عزیز ما در برخی مواقع انتظار احیای سیستم خود را توسط مشاور دارند، اینکار شدنی است اما همانطور که عرض شد زمان عنصری است که از دست رفته و دیگر بازگشت پذیر نیز نخواهد بود. کما اینکه گاهی احیای یک سیستم مستلزم تغییرات بنیادین در آن است که شاید برخی سازمان ها تاب و توان مواجهه با این تغییرات را نداشته باشند.

به لطف خدا و تلاش همکاران در مجموعه امکان، رزومه این مجموعه به قدر کافی پربار است امّا علیرغم این یکی از نکاتی که در حوزه مشاوره می بایست بیان شود تکیه بیش از حد کارفرمایان به لزوم ارائه سابقه اجرایی در حوزه تخصصی ایشان است، یعنی اگر شما قبلاً سابقه کار در حوزه تولیدی لباس نداشته باشید دیگر نمی توانید مشاور خوبی برای یک تولیدی لباس باشید، این نکته از جهاتی درست نیست.

اول اینکه در علم مدیریت، بازاریابی، برندینگ و تبلیغات که تخصص های اصلی مجموعه است، برخی مفاهیم کاملاً یکسان هستند و صرفاً رویکردهای عملیاتی است که بین آنها تفاوت ایجاد می کند که این مورد هم ارتباط چندانی با حیطه تخصصی کسب و کار ندارد.

مضاف بر آن رزومه ارائه شده قطعاً سندی بر صلاحیت یا عدم صلاحیت مشاور نیست، باید از مشاور برنامه خواست و او را با برنامه ها و پیشنهادات و همچنین سطح دید تخصصی او به حوزه مشاوره، بازار، مدیریت و هر چه که نیاز اصلی مجموعه است سنجید.

سوم اینکه مشاور بایستی بتواند عارضه سازمان را به درستی شناسایی کند، اگر مشاوری صرفاً صحبت های شما را در مورد عارضه های موجود تایید کرد و اصلاً تلاشی برای یافتن پاسخ درست تری برای مشکلات موجود در سازمان نکرد قطعاً به کار وی باید شک کرد.

چهارمین نکته ای که باید به آن توجه داشت اعتماد است، متاسفانه یکی از زنجیره های گم شده بازار کنونی کشورمان عدم اعتماد است که باتوجه به شرایط حاکم به بازار روز به روز وضعیت آن بدتر می شود. اگر فرآیند اخذ خدمات مشاوره را شروع می کنید، به مشاور اعتماد کرده و تا سطح مشخصی به وی اختیارات لازم را بدهید.

در قسمت های بعدی ادامه این موضوع بیان خواهد شد و اینکه سرنوشت دسته بندی هایی که در ابتدای یادداشت بیان شد به کجا ختم می شود؟

با ما همراه باشید.

 

یاسر سلیمانی (مدیر دفتر مطالعات و پژوهش های امکان)

Visits: 286

ارسال نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *