چگونه از شکست ها بهترین درس را بگیریم؟
دسته بندی: مدیریت

چگونه از شکست ها بهترین استفاده را بکنیم.

شکست بخشی از زندگی است بنابراین از شکست هایتان درس بگیرید.

احتمالا تا بحال در کار و یا زندگیتان با شکست مواجه شده اید. به جرات می‌توان گفت که 100درصد از خوانندگان این مقاله همگی تا بحال در یک چیزی شکست خورده اند. در حقیقت، شما در زندگی فقط دوگزینه پیش رو دارید؛ یا همان جایی که هستید بمانید و درجا بزنید و یا ریسک شکست را بپذیرید و از آن درس بگیرید تا به موفقیت های بزرگ برسید.

متاسفانه، شکست یک بار منفی به همراه دارد. به گذشته خود فکر کنید زمانی که برای اولین بار نمره امتحانتان بد شد یا تیم فوتبال تان در مقابل حریف شکست خورد. والدین، معلم ها و مربیان، همگی می‌دانستند که بچه ها را بخاطر شکستشان تنبیه می‌کنند. به همین دلیل از همان بچگی یاد گرفتیم که شکست چیز بدی است و باید از آن دوری کرد.

ترجمه و گردآوری: واحد تحقیق و توسعه دفتر مطالعات و پژوهش های علی شیخ زاده

ما با این ذهنیت به دنیا نیامدیم. آیا تا بحال کودک نوپایی را دیده اید که پس از زمین خوردن از جایش دیگر بلند نشود و تسلیم شود؟ فکر می‌کنید که چه تعداد از افراد در یادگیری زبان دوم تا بحال شکست خورده اند؟ در طول مسیر زندگی به ما یاد داده شده که شکست به معنی داشتن ضعف و عدم توانایی است. این طرز فکر به ما اجازه نمی‌دهد که شجاعت کافی را برای رسیدن به موفقیت داشته باشیم.

با دانستن این موارد ذکر شده، یاد خواهید گرفت که از شکست ها به عنوان یک چراغ سالم برای روشن کردن مسیر موفقیت استفاده کنید.

1. شکست بخش لاینفک زندگیست، از هنگام تولد تا موقع مرگ.

یکی از انیمیشن های محبوب من فیلم “ملاقات با خانواده رابینسون” است. لوییس، پسر نوجوان مخترعی است که توانست ماشینی را اختراع کند که همزمان کره بادام زمینی و مارمالاد را روی نون میمالد، اینگونه در درست کردن این ساندویچ خوشمزه کلی زمان ذخیره می‌شد. این فکر اصلا ایده بدی برای بچه ها نیست. اما زمانی که خواست دستگاهش را سر میز ناهار و جلوی دید خانوادش امتحان کند، نتیجه معکوس داد و مارمالادها به صورت همه پاشید.

چیزی که من را تحت تاثیر قرار داد واکنش آن ها بود. بجای اینکه اعصبانی و نارحت شوند، با صورت های خنده دارشان جشن گرفتند و شادی کردند.

شکست یک بخش طبیعی از زندگی خانواده رابینسون است. حقیقت این بود که لوییس خود را برای شکست آماده کرده بود اما با تشویق خانواده اش روبرو شد. این مشخصه به تنهایی ارزش جشن گرفت را داشت زیرا به نظر خانواده لوییس این پیش آمد و اشتباه مقدمه‌ی پیروزی و موفقیت اوست.

2. شکست یک آموزگار است، نه یک هیولا.

اگرچه شکست خوردن مانند یک هیولا احساس ترس و وحشت را به جان شما می‌اندازد و هیچ چیزی از این حقیقت بعید نیست. این طرز تفکر نشانه‌ی اعتماد به نفس پایین شماست. ممکن است که تابحال احساس کرده باشد که شما شبیه یک انسان بد هستید. با توجه به این شخصیت و طرز فکر، شما خود را به هر رویدادی وصل کرده اید. در عوض، بجای اینکه از شکست خوردنتان عصبانی و خشمگین شوید با آن صحبت کنید. بله درست است، به او بگویید” ممنون بابت درسی که به من دادی، اما وقت آن رسیده که با یکدیگر خداحافظی کنیم و از اینجا بروی.” نسبت به تجربه تلخ شکست بی اهمیت باشید و به سرعت به سمت هدف بعدی پیش روید.

دو راه برای درس گرفتن وجود دارد، درس گرفتن از اشتباهات خود و دیگران. آموزگاران، مربیان و مدیران و رهبران همیشه در موقعیت آموختن قرار دارند زیرا آن ها به مراتب مرتکب اشتباهات می‌شوند. مسیری که آنها در آن قرار دارند باعث شده تا برای هدایت دیگران خردمندتر شوند.

اگر به شکست به عنوان یک مربی و آموزنده نگاه کنید، می توانید درس های ارزشمندی را از آن یاد بگیرید، به شرطی که ذهنیت یادگیرنده آمادگی آموختن از این درس را داشته باشد.

3. شکست در مقابل موفقیت قرار ندارد. بلکه لازمه هر موفقیتی شکست است.

درحالی که اکثریت مردم شکست را در مقابل موفقیت در نظر می‌گیرند، کارآفرینان با تجربه می‌دانند که این دو جزء جدانشدنی و مرتبط باهم هستند، همانطور که شما نمی‌توانید برای رسیدن به قله از میان بوته ها، درختان و قلوه سنگ ها عبور نکنید. موانع همیشه بر سر راه وجود دارند و مشکلات چیزایی هستند که شما از سفرتان به ارث می‌برید در ضمن هیچ راهی نیست که موانع و مشکلات بر سر راه آن وجود نداشته باشد.

آیا فکر می‌کنید که شما تنها کسی هستید که با این چالش ها روبروست. همه ما تصاویر زیبا و با جلوه ای را در صفحه اینستاگرام خود به اشتراک می‌گذاریم و یک زاویه دید بی نقص از زندگیمان را به دنبال کننده هایمان نشان می‌دهیم.

در حقیقت، شکست یک امر طبیعی ست، نه یک استثنا. پس پیش بینی آن را بکنید و منتظرش باشید.

ترجمه و گردآوری: واحد تحقیق و توسعه دفتر مطالعات و پژوهش های علی شیخ زاده

4. شکست بهترین داستان ها را رقم خواهد زد.

ایلان ماسک (بنیانگذار شرکت‌هایی همچون تسلا موتورز، پی‌پال،  SpaceXکه یک شرکت تولید کننده صنایع هوافضا در آمریکاست) بارها و بارها شکست خورده. دیو رامسی تاجر آمریکایی بارها توسط چیزهای بی ارزش به ورشکستگی رسیده. جفری پرستون بِیْزوس، (کارآفرین، نیکوکار و سرمایه‌گذار آمریکایی در زمینه اینترنت، و مدیرعامل و موسس شرکت آمازون، بزرگترین شرکت خرده ‌فروشی آنلاین در جهان است) مجموعه ای از شکست های میلیارد دلاری را به دوش می‌کشد. اوپرا وینفری، والت دیزنی، استیو جابز همگی در یک چیز باهم اشتراک دارند و آن هم شکست است. بله هرکدام از این ها از شکست هایشان به عنوان یک چراغ روشن کننده مسیر موفقیتشان استفاده کرده اند. آن ها نه تنها از شکست هایشان برای قوی تر شدن و خردمندتر شدن استفاده کرده اند بلکه با آن وسیله ای ساختند که آن ها را به مخاطبانشان مرتبط می‌کرد: و آن وسیله یک داستان خوب از شکست هایشان بود.

داستان های آن ها تبدیل به پله های موفقیتشان شد. افراد موفق در پشت شکست هایشان، امپراطوری های عظیم می‌سازند. اگر شما درحال وصف کردن فصل 11 از داستان شکستتان هستید، فقط به این فکر کنید زمانی که داستانتان را با مخاطبان به اشتراک می‌گذارید و به صورتشان نگاه می‌کنید، چقدر این داستان می‌تواند برایشان شیرین باشد. لحظه ای که در مقابل همگان می‌ایستید و خودتان را مرتب می‌کنید و می‌گویید، ” این بود طرز شکلی گیری یک داستان بزرگ.”

5. شکست طرز نگرش شما را به یک نگرش فروتنانه تغییر می‌دهد و باعث می‌شود شما به رشد خود ادامه دهید.

افراد مغروری را تصور کنید که احساس می‌کنند همه چیز را می‌دانند. هیچ کسی از گذراندن زمان کنار این افراد لذت نمی‌برد. مردم دوست دارند رهبرانی را که در زندگیشان شکست خورده اند بشناسند. زندگی پر است از این انسان ها و با توجه به ذهنیت یادگیرنده ای که دارند می‌توانند به مسیرشان ادامه دهند و پس از رسیدن به موفقیت همچنان فروتن و متواضع بمانند.

باید از شکست ها ممنون باشید و حتما این طرز فکر و ذهنیت را در خود نگه دارید.

از شکستی که برایتان اتفاق می افتد درس بگیرید و سعی کنید که آن را بدرستی درک کنید و قدردانش باشید، سپس آن را کاملا از خود جدا کنید. هنگامی که این تغییرات برایتان اتفاق می افتد، شکست یکی از بزرگ ترین متحدان شما خواهد شد، نه یک دشمن تلخ و آزاردهنده.

برای دانلود pdf این مقاله جذاب کلیک کنید.

ترجمه و گردآوری: واحد تحقیق و توسعه دفتر مطالعات و پژوهش های علی شیخ زاده

Visits: 661

ارسال نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *