چگونه به اندیشه های منفی نه بگوییم؟
دسته بندی: رشد و ارتقاء فردی

چگونه به اندیشه های منفی نه بگوییم؟

در دنیای امروز منفی‌اندیشی و منفی‌ نگری بسیار افزایش یافته است و این مسئله یکی از مشکلات بزرگ جامعه امروزی به حساب می‌آید، اما با تمام این منفی‌ نگری‌ها راه‌هایی وجود دارند که می‌توانند به شما نگرشی مثبت درباره زندگی بدهند و تا حد زیادی نگرش شما را نسبت به زندگی تغییر دهند، در ادامه با مقالات امکان همراه باشید.

از روش‌های اثبات شده برای دیدن نیمه‌ پر لیوان استفاده کنید. (برای یک اثر قدرتمند بر روی روح و روان خود از این تکنیک‌ها استفاده کنید)

هنگامی که شما به طور طبیعی شخصی هستید که نیمه خالی لیوان را می‌بینید، شنیدن شعارهایی مانند “مثبت بیندیش” می‌تواند باعث شود حس کنید که شبیه کسی هستید که گه گاهی به آرامی می‌دود و از او می‌خواهند تا فردا در یک ماراتن شرکت کند. قبل از اینکه بتوانید راهبردهای مثبت را بر روی خود پیاده کنید و از مزایای بهبود سلامت، روابطی بهتر و شادی بیشتر بهره‌مند شوید، شما باید شروع به کاهش اندیشه‌های منفی کنید.

ما برای شما بهترین نکات کاهش اندیشه‌های منفی را از روانشناسان، مشاوران و نویسنده‌ها جمع کرده‌ایم تا به شما در شناسایی مشکل نیمه خالی لیوان را دیدن کمک کرده و به شما کمک کرده تا شروع به از بین بردن آن‌ها کنید. یک نیمه پر لیوان در انتظار شما است.

۱. اهدافی معقول برای خود تعیین کنید

لاوینیا لومزانو، مربی بازاریابی اجرایی، می‌گوید “بسیاری از افرادی که جنبه‌های منفی هر چیزی را می‌بینند تمایل دارند که خود را سرزنش کنند، زیرا آن‌ها اهدافی بزرگ و ترسناک را برای خود تعیین می‌کنند که دستیابی به آن اهداف بسیار سخت است؛ بنابراین به جای گفتن “من قصد دارم امسال این کتاب را بنویسم” در یک کلاس نویسندگی ثبت‌نام کرده یا نوشتن سه صفحه را شروع کنید. لذت دستیابی به اهداف کوچک‌تر باعث می‌شود که شما برای رسیدن به هدف بعدی مشتاق‌تر شوید.

۲. مشکلات را به چالش‌ها تبدیل کنید

به گفته کریستی لینگ، نویسنده کتاب “روز خود را توانمند سازید: نکات کلیدی برای ایجاد خوشبختی، انرژی و موفقت توسط صبح‌های مثبت” می‌گوید ” سعی کنید از کلمات و عبارات منفی که شما اغلب از آن‌ها استفاده می‌کنید فهرستی تهیه کنید و آن‌ها را کلمات و عباراتی مثبت‌تر جایگزین کنید.” برای مثال اگر شما به طور منظم از مشکلات شکایت می‌کنید، سعی کنید تا به آن‌ها به عنوان چالش‌ها اشاره کنید؛ کارول پترسون، مشاور درمانگر روان‌شناختی دانشگاه ونکوور، واش می‌گوید “عبارت “من باید….” را از تفکرات خود نیز حذف کرده و آن را با عبارت “من می‌توانم انتخاب کنم که…..” جایگزین کنید؛ کلمه “باید” تعهد، ترس و خشم را با خود به همراه دارد، اما کلمه “انتخاب کردن” کنترل را به دستان شما می‌دهد، همانند عبارت “من می‌توانم انتخاب کنم که شستن لباس‌ها را در حال حاضر انجام دهم تا امشب آسوده باشم.” در حالی که ممکن است معانی ساده‌ای به نظر برسند، کلماتی که هر روز در اندیشه و گفتار خود استفاده می‌کنید یک اثر واقعی بر روی نگرش شما دارد.

ترجمه و گردآوری: واحد تحقیق و توسعه دفتر مطالعات و پژوهش های علی شیخ زاده

۳. پاسخ‌های همیشگی و پیش فرض خود را از نوع بسازید

لینت لوییس، یک درمانگر نوروفیزیک می‌گوید ” افرادی که به طور طبیعی افکاری منفی دارند تمایل دارند که به ایده‌ها و تجربیات جدید پاسخ منفی بدهند، به طور جزئی، آن‌ها این کار را انجام می‌دهند تا زمان بخرند در حالی که در اصل می‌خواهند تصمیم بگیرند، اما در نهایت از انتخاب منفی (نه گفتن) حمایت می‌کنند و به آن می‌چسبند، حتی در زمان‌هایی که ممکن است این کار را نکنند نیز این تصمیم منفی جایگزین می‌شود.” او پیشنهاد می‌کند که به جای نه گفتن بگویید “من مطمئن نیستم، کمی به من فرصت بدهید.” سپس قبل از اینکه نه بگویید به دنبال دلیلی برای “بله” گفتن بگردید.

۴. دستاوردهایتان را برای خود به نمایش بگذارید

فرانک ادونیزو، دکترای فلسفه، معاون سرویس جهانی خدمات مشاوره بالینی برای شرکت خدمات کار و زندگی کارکنان در رالی نیویورک، ورک‌پلیس آپشنز، می‌گوید ” یادآوری فیزیکی مثبت بودن یک محیط می‌تواند مهم باشد.” حال سوال اینجا است که چه چیزهایی تاثیر گذار هستند؛ هر چیزی که شما را به یاد دستاوردهای گذشته (جوایز، نوشته‌های منتشر شده، کارت تجاری و غیره)، روابط رضایت‌بخش (عکس‌ها، آثار هنری کودکانتان و غیر) و یا افتخارات مثبت شخصی ( شاید یک هدیه یا نامه‌ای از یک مشتری قدردان یا رئیس که در آن به تعدادی از توانایی‌های شما اشاره دارد) بیندازد. سرزنش خود در زمانی که با اثبات توانایی‌ها و زندگی کامل خود روبرو می‌شوید بسیار سخت است.

۵. دستان خود را بالا ببرید

از لحاظ تاریخی، انسان‌ها و دیگر حیوانات از طریق موقعیت‌هایی بزرگ و گسترده، قدرت خود را ابراز کرده‌اند. به یک طاووس فکر کنید که بال خود را باز می‌کند یا یک مذاکره کننده که مستحکم می‌ایستد در حالی که رقیب او نشسته است. ناتوانی از طریق زبان بدن نیز منتقل می‌شود؛ کودکی را که ترسیده است را در نظر بگیرید که در گوشه‌ اتاقی نشسته است، یا یک فرد خجالتی با شانه‌هایی افتاده و چشمانی که به پایین خیره شده‌اند. صاف ایستادن و با دستانی باز راه رفتن شما را بزرگ‌تر و قوی‌تر نشان می‌دهند، اما آیا این کارها می‌توانند انتقال دهنده قدرت باشند؟

در سال ۲۰۱۲ محققان دانشگاه هاروارد از شرکت‌کنندگان مورد مطالعه خواستند تا یکی از دو حالت قدرت (یکی تکیه دادن بر روی صندلی در حالی که دستشان پشت سرشان و پاهایشان بر روی میز است) و حالت کم قدرت بودن ( حالت ایستاده با دستانی بسته بر روی سینه و یک پا جلوی پای دیگر) هرکدام را برای یک دقیقه به خود بگیرند. ضربان قلب و آزمایش خون قبل و بعد از این حالات نشان داد که کسانی حالت قدرت را به خود گرفتند سطح هورمون تستوسترون بدن‌ آن‌ها افزایش یافته ( یک هورمون مربوط به احساسات و بیان با اعتماد به نفس و سلطه‌گرانه) و سطح هورمون کورتیزول (یک هورمون استرس) بدن آن‌ها کاهش یافته است. در مصاحبه‌ها، آن‌ها نشان دادند که حس می‌کنند قدرت بیشتری داشته و آماده ریسک کردن هستند، اما کسانی که حالت کم قدرت بودن را به خود گرفتند نتایجی مخالف این نتایج را داشتند.

بنابرایناگر بعدها شما به افزایش اعتماد به نفس نیاز داشتید، یک حالت قدرتمند را به خود بگیرید. دانا سانتاس، مربی “فیلادلفیا فیلیز”، “پیتسبورگ پایرتز” و “تامپا بی لایتنینگ” به ورزشکاران حالت کوهستان با دست‌ها رو به بالا را هنگامی که آن‌ها اعتماد به نفس خود را از دست می‌دهند آموزش می‌دهد. این حالت بسیار آسان است، کمی پاهای خود را از هم فاصله داده و بایستید نفس کشیده و دستان خود را تا عرض شانه‌هایتان بالا ببرید، چشمان خود را ببندید و ۱۰ نفس عمیق کشیده و در بازدم آخر کف دستان خود را جلو آورده و به هم برسانید و یک لبخند کوچک بزنید، دو یا سه نفس عمیق دیگر کشیده و هوا را با دماغ خارج کنید.

۶. یک متفکر انتقادی باشید نه یک شخص انتقادی

ایلین تیلور کلوس، مربی زندگی می‌گوید “من یک ارباب رجوع دارم که همیشه درگیر دیدن بخش منفی همه چیز است، ما متوجه شدیم که مغز به صورت یک متفکر انتقادی تنظیم شده و به هر چیزی با رویکردی اعتقادی روبرو می‌شود و این می‌تواند یک نکته مثبت باشد؛ او تنها باید به خودش یادآوری می‌کرد که یک فرصت برای بهبود یک انتقاد نیست. هر چیزی می‌تواند بر خلاف تصورات او باشد، اما لزوما اشتباه نباشد. تیلور کلوس می‌گوید ” اگر شما یک متفکر انتقادی و تحلیلی هستید، تشخیص دهید که به احتمال زیاد در ابتدا تفکری انتقادی دارید، اما افکار خود را بر روی سوالاتی مانند چه چیز دیگر درباره این وضعیت یا مشکل یا فرد صادق است؟ را بپرسید.

۷. صبح‌ها از دنده چپ بلند نشوید

هنگامی که صبح از خواب بیدار می‌شوید شروع فکر کردن به تمام کارهایی که آن روز باید انجام دهید یا شکایت درباره اینکه کودکانتان دیشب نگذاشتند بخوابید بسیار آسان است. به جای اینکه به ذهنتان اجازه دهید تا به افکار منفی فکر کند، شاون اندرسون، نویسنده کتاب “آمریکا چند مایل بیشتر: داستان‌هایی درباره الهام گرفتن، امکان و هدف”، پیشنهاد می‌کند که صبح‌ها سه سوال را از خود بپرسید ۱. من دقیقا برای انجام چه کاری اشتیاق دارم؟ ۲. چه کسی را می‌توانم تشویق کرده یا به چه کسی می‌توانم خدمتی کنم؟ (تمرکز را از روی خود بردارید) ۳. برای چه چیزی قدردان هستم؟ فکر کردن در مورد همه‌ی آنچه شما دارید و از آن هیجان زده می‌شوید، می‌تواند چشم‌انداز و نگرش شما را برای تمام روز تغییر دهد.

ترجمه و گردآوری: واحد تحقیق و توسعه دفتر مطالعات و پژوهش های علی شیخ زاده

۸. اخبار بد را دریافت نکنید

کولن الدریج یک مربی زندگی در لکسینگتون پیشنهاد می‌کند که “ما به شما پیشنهاد نمی‌کنیم که در غار زندگی کرده یا تظاهر کنید که نزاع و غم وجود ندارد، اما تا زمانی که بتوانید (از طریق این نکات و راهکارهای دیگری که پیدا می‌کنید) نسبت به افکار منفی که اخبار شبانه می‌توانند ایجاد کنند، ایمنی پیدا کنید، کمی از آن‌ها دوری کنید، اگر فیس‌بوک عامل ناراحتی شما است (برای مثال چرا دیگران آن‌قدر شاد هستند؟ چرا همه مقالاتی را به اشتراک می‌گذارند که من با آن‌ها مخالف هستم؟)، حساب فیس‌بوک خود رها کنید. در برابر تمایل به خواندن اخبار ناراحت کننده مانند تصادفات و آدم‌ربایی‌ها  مقاومت کنید.

۹. بدبینی‌های خود را به دور بیندازید

چیزهای منفی بسیاری در جهان وجود دارند، الیزابت لومباردو، دکترای فلسفه، نویسنده کتاب یک شمای شاد : نسخه نهایی برای شاد بودن و خوشبختی می‌گوید “برخی از افرادی که نیمه خالی لیوان را می‌بینند به دلیل ترس از داشتن خیالی باطل و ندیدن اتفاقات منفی واقعی نسبت به تمرکز بر افکار مثبت تردید دارند، اما همه ما یک ذهن آگاه تحریف کننده داریم که می‌تواند درک ما از واقعیت را تغییر داده و باعث شود که اتفاقات منفی بزرگ‌تر به نظر برسند.

چند تحریف شایع عبارت‌اند از خواندن ذهن، که زمانی است که شما فکر می‌کنید می‌دانید که دیگران به چه فکر می‌کنند ( برای مثال کسی شما را به نهار دعوت می‌کند و شما فرض می‌کنید که او چون برای شما ناراحت است این کار را کرده است.)، پیش‌بینی آینده، زمانی که شما اتفاقات منفی آینده را پیش‌بینی می‌کنید و واکنشی از خود نشان می‌دهید طوری که پیش‌بینی شما به نظر قریب‌الوقوع است (شما فرض می‌کنید که جلسه شرکت پیشروی شما به این معنی است که قرار است اخراج شوید شروع به بددهنی نسبت به رئیستان کرده و کارتان را نادیده می‌گیرید)، یا تفکر دو جانبه که در آن تمامی اعمال همه چیز یا هیچ چیز است ( که در این‌گونه تفکر برای مثال همه فکر می‌کنند که من بازنده‌ام و یا هیچ‌کس مورد اعتماد نیست).  تحریفات و بدبینی‌های ذهنی خود را تشخیص داده و ببینید که آیا می‌توانید شرایط را با چشم‌انداز دیگری ببینید یا نه.

ترجمه و گردآوری: واحد تحقیق و توسعه دفتر مطالعات و پژوهش های علی شیخ زاده

برای دانلود pdf این مقاله جذاب کلیک کنید.

Visits: 74

ارسال نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *